امروز: جمعه 10 فروردین 1403
دسته بندی محصولات

بررسی تشخیص سهم متعارفی تغییرات اجباری حسابداری

بررسی تشخیص سهم متعارفی تغییرات اجباری حسابداریدسته: حسابداری
بازدید: 64 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 57 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 66

این مقاله پیرامون چگونگی استفاده از متود عطف بماسبق ، بحث هایی را عنوان نموده است اینكه آیا این متود بكارگرفته می شود یا خیر و به موضوع تغییر اجباری حسابداری نیز پرداخته است و تأثیر آن را روی شیوه های اندازه گیری و تشخیص مورد بحث و بررسی قرار داده است موضوع دیگر یاد شده این است كه آیا گزارش انگیزه ها و محدودیت ها توام با بزرگی ضررهای ناشی از نقصان

قیمت فایل فقط 20,800 تومان

خرید

تشخیص سهم متعارفی تغییرات اجباری حسابداری : موردی از مندرهای ناشی از مقدار نقصان سرقفلی انتقالی

چكیده :

این مقاله پیرامون چگونگی استفاده از متود عطف بماسبق ، بحث هایی را عنوان نموده است اینكه آیا این متود بكارگرفته می شود یا خیر و به موضوع تغییر اجباری حسابداری نیز پرداخته است و تأثیر آن را روی شیوه های اندازه گیری و تشخیص مورد بحث و بررسی قرار داده است موضوع دیگر یاد شده این است كه آیا گزارش انگیزه ها و محدودیت ها توام با بزرگی ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی هستند كه به وسیلة شركت های كانادایی اجرا كنندة بخش 3062 روی سرقفلی خریداری شده گزارش شدند .

نتایج مان نشان می دهد شركت ها برای ضررهای ناشی از كاهش سرقفلی انتقالی هم زیادتر ارزیابی می كنند و هم كمتر . ما همچنین نشان می دهیم كه هیئت های بازرسی مستقل و مجزا از لحاظ مالی ، برای فرصت طلبی مدیریت ممنوعیت هایی قائل می‌شوند.

كلید واژه ها :

حسابداری برای سرقفلی ، كاهش یا نقصان در سرقفلی ، هئیت بازرسی ، حاكمیت شركت ، تغییرات اجباری حسابداری

 در این مقاله بررسی شده است كه آیا گزارش انگیزه ها و محدودیت ها روی موقعیت های پذیرش شركت ها تأثیر می گذارد و اگر تأثیری دارد این تأثیر چگونه است .

وقتی شركت ها باید از متود عطف بماسبق استفاده كنند تا تغییر اجباری حسابداری را بحساب آورند ، موقعیت چگونه است .مهمتر آنكه به بررسی گزارش انگیزه ها و محدودیت های توام با بزرگی ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی می پردازیم كه به وسیلة شركت های كانادایی گزارش شده است .

 این شركت ها از استانداردهای اصلاح شدة سرقفلی خریداری شده پیروی كردند .

از سال 2002، گرچه استانداردی به طور مشترك تهیه شد و اجرا گردید SFAS 142 در ایالت متحده ، بخش 3062سازمان كانادایی كتابچة حسابداران صاحب امتیاز در كانادا ) اما شركت های كانادایی و امریكایی باید (a) كاهش ارزش سرقفلی را متوقف كنند و (b) تست نقصان دو مرحله ای روی سرقفلی هر سال را در تاریخ معینی در یك روز انجام دهند همچنین در استاندارد ، تأكید شده شركت ها باید ضررهای ناشی از نقصان تشخیص داده نشدة موجود را بصورت اثر انباشتی تغییر در اصل حسابداری تشخیص دهند.

 محتوای كتب كانادایی فرصت بی نظیری را فراهم می كنند تا بررسی كنند آیا چنین موقعیت حسابداری مهم است یا خیر .

برعكس SFAS142 ، كه متود اثر انباشتی را ملزم می سازد ، بخش 3062 تأكید می كند كه متود عطف بماسبق برای بحساب آوردن تغییر در سیاست حسابداری به كار رود ( یعنی پذیرش ، حذف حساب ها باعث باز نگه داشتن عایدی های محفوظ می شود به جای آنكه درآمد خالص مطرح گردد)

آگاهی از موقعیت های گزارش مدیران در محتوای تشخیص سهم متعارفی مهم است چون استفاده از متود عطف به ماسبق در سال های آینده افزایش خواهد یافت :

 درماه مه 2005 ؛SFAS 154 , FASB را صادر كرد . تغییرات حسابداری اصلاحات خطا كه استفاده از متود عطف بماسبق برای به حساب آوردن تغییرات در اصول حسابداری ، برای سال های مالی آغازین در 15 دسامبر 2005 یا پس از آن الزامی است .

ما روی پذیرش SFAS142  / بخش 3062  تأكید می كنیم و برای این انتخاب چندین دلیل وجود دارد اولاً پیرامون این موضوع ، بحث و جدال هایی برپاست چون آن جایگاه قابل توجهی را برای تغبیر مدیریت ، قضاوت و تمایل ( انحراف ) هم در زمان پیدا شدن و هم در دوره های آینده به جا می گذارد و به برآوردهای غیر قابل بررسی ارزش شركت و سرقفلی موجودش نیاز دارد .

 همچنین SFAS142 ./ بخش 3062 یك محیط مناسب برای تست زمینة فرصت طلبی مدیریتی است با توجه به تشخیص اثر انباشتی تغییرات حسابداری اجباری مطابق با متود عطف بماسبق .

ثانیاً گرچه تشخیص سهم متعارفی ؛ به مدیران فرصت می دهد تا عایدهای عملیاتی آینده را با به حداكثر رساندن ضرر اولیه حفظ كنند ، اما آنها باید اثر منفی ضررهای ناشی از كاهش را روی كیفیت ترازنامه‌اشان و روی انتظارات جریان نقدی آینده شركت كنندگان بازار در نظر بگیرند . بنابراین آشكار نیست كدام یك از انگیزه ها مستولی می شوند .

 ثالثاً تصمیمات بر اساس پذیرش استانداردهای جدید اتخاذ می شود واحتمالاً بیشتر از یك دورة‌حسابداری را تحت تأثیر قرار می دهند . با ارائه مجموعة‌ثابتی از نقصان های موجود روی یك افق محدود و معین ، پذیرش حذف حساب ها می تواند به صورت شیوه های چاره اندیشی احتمالی ( بازدارنده ها) برای مدیریت عایدی های بالقوه آینده مشاهده شود . چون آگاهی (‌ارزیابی بالا ) از ضررناشی از نقصان انتقالی ، جایگاهی را برای ضررهای ناشی از نقصان یاكاهش سالانة متعاقب مهمتر به جای می گذارد ، نهایتاً پذیرش بخش 3062 / SFAS142  ، آستانة كاهش را پایین آورده و تشخیص ضررهای كاهش بزرگ را امكان پذیر می سازد .

 در مقاله ای ، (2006)Weber , Beatty نشان می دهند كه موقعیت های پذیرش SFAS142 به صورت قراردادی و با انگیزه های بازاری در خصوص تبادل بین زمان و تشخیص دادن ویژة صورتحساب در آمد در ایالات متحده توأم می باشند.

 این مقاله حداقل از لحاظ 2 جنبة اصلی با مقالة weber , Beaty فرق می كند .

 اولاً مطالعه ما به بررسی موقعیت های پذیرشی پرداخته كه در این موقعیت ها شركت ها به جای متود اثر انباشتی ، باید از متود عطف بماسبق استفاده كنند .

 شاهد تحربی و روایتی بیان می كند كه هر دو متود اجرا ، به طور متفاوت دریافت می شوند حتی اگر هیچكدام اثری روی عایدهای بالای خط نداشته باشند مطابق با نظریة (2003)Karleff ، متود عطف بماسبق ، میتواند از عهدة خنثی كردن اثر به خوبی برآید و به رویدادهای منفی نیز توجه می كند چون آنها در گذشته مدفون می شوند در صورتحساب درآمخد ظاهر نمی شوند . واین برعكس متود اثر انباشتی است بنابراین ، بررسی صورتحساب درآمد برای گزارش  رویدادهای منفی مفید بوده و مزیت هایی به همراه دارد . با توجه به این ایده (1992)Hoskin , Gujarthi , (1995) Lilien , Haw , Balsam  نشان می دهند كه وقتی موقعیت بین اثرانباشتی و متود عطف بماسبق را بر می گزینند تا تغییرات حسابداری ، را به حساب آورند ، مدیران تمایل دارند تا متود اثر انباشتی راانتخاب كنند واین موقعی است كه اثر تغییر ، افزاینده درآمد است . برعكس ، آنها وقتی  متود عطف بماسبق را ترجیح می دهند كه اثر انباشتی تغییر ، كاهندة درآمد باشد . تشخیص سهم متعارفی نیز برای شركت ها فرصتی را فراهم آورده تا وقتی اثر تغییر را در سیاست حسابداری در عایدهای سه ماهه اشان فاش می كنند، كمتر به آینده ارتباط داشته باشد . نزدیك به 50% شركت های نمونه امان تست نقصان ناشی از سرقفلی انتقالی را در گزارش های عادی های سه ماهه اشان حتی ذكر هم نكردند .

 ثانیاً ، ما به چهارچوب گزارشی جامع تری متكی هستیم تا بزرگی ضررهای ناشی از كاهش سرقفلی انتقال گزارش شده را شرح دهیم .توانایی مدیران برای فرصت طلبی كردن حداقل تا حدی به كارآیی اطلاع رسانی هیئت بازرسی بستگی دار SFAS142/ بخش 3062 برای سال های مالی آغازین در 1 ژانویه 2002 و یا پس از آن بكار رفت . این دوره با فشارهای زیاد از جانب هیئت های بازرسی برای مهار كردن بهتر میدریت عایدی ها، و كلاهبرداری در صورتحساب مالی و اصلاح استانداردهای حاكمیت شركتی به طور سراسری مطابق با آن هدف توأم می باشد علاوه بر این ، ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی ، بزرگ بودند.

 بنابراین انتظار می رفت كه تست نقصان ناشی از سرقفلی انتقالی در معرض رسیدگی دقیق و جامع هئیت های بازرسی قرار بگیرند .

از شركت های دارای تناسب بالاتر مدیران و رؤسای آگاه به زمینه های مالی و مستقل انتظار می رود كه در گزارش هئیت های بازرسی ، ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی غیر عادی پایین تری را ثبت كند.

 در اینجا به شركت های كانادایی می پردازیم كه باید ازمتودهای عطف بماسبق استفاده كننده متودهایی كه منجر به استفاده از مجموعه انگیزه های گزارش دهنده می شوند، این انگیزه ها تاحدی متفاوت از ایده های weber , Beaty (2006) هستند .آن همچنین فرصتی را برای خدمات ارزنده به این صنف را فراهم می كند .اولاً انتظار داریم ، انحراف هدف نسبت مالی تؤام با ضررهای بزرگتر ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی باشد . تحت متود عطف بماسبق ، ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی  ، سرمایه ها و سهم متعارفی را به طور برابر كاهش می یابند بدون آنكه درامد خالص تحت تأثیر قرار بگیرد ، و این باعث افزایش و یا بالا بردن ارزش RoA , RoE می شود .

 ابتكار ، انگیزه ای را برای شركت های دارای حدی پایین تر از میانگین RoA , RoE خلق می كند تا نقصان اولیه را به حداكثر برساند و به این ترتیب ارزش این نسبت ها به سمت هنجار صنعت آورده می شود. این انگیزه فقط برای شركت هایی مطرح است كه از متود عطف بماسبق استفاده می كنند چون ضرر انتقالی ، به طور برابر ، سرمایه ها ، سهم متعارفی و درآمد خالص تحت متود اثر انباشتی را كاهش می دهد به این ترتیب RoA , RoE نیز كاهش می یابند. ما همچنین انتظار داریم كه ارزش اختیارات سهام قابل تبدیل به پول و نیاز به تأمین مالی با ضررهای پایین تر ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی همراه باشد . نهایتاً برای بررسی اینكه آیا استفاده از متود عطف بماسبق در واقع رفتار گزارش دهندة متفاوت را تحریك می كند‌، ما گزارش عملیات شركت های لیست شدة متقاطع  در ایالات متحده را باگزارش عملیات شركت های لیست شده در بورس سهام تورنتو ( TsX) مقایسه می كنیم شركت های موجود در لیست متقاطع (‌عرضی ) كه ضرر ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی را تحت Gaap كانادایی گزارش میدهند . مسئول ضرر انتقالی درآمد خالص هستند و این تعهد مطابق با Gaap US است و طبق آن رقمی از عایدهای ارزیابی شده در نوشته ای برای صورتحساب های مای افشاء می شود

اینكار به طور بالقوه ، بعضی از مزیت های بررسی صورت حساب درآمد را برای تشخیص ضرر انتقلای ، حذف می سازد و انگیزه ای برای شركت های لیست شدة عرضی جهت ثبت ضررهای كمتر ناشی از نقصان سرقفلی وانتقالی خلق می كند تا اختلاف بین درآمد خالص گزارش شده تحت Gaap ایالت متحده و كانادا به حداقل برسد .

این فرضیه می تواند فقط در مجموعة قوانین كانادایی تست شودچون شركت های ایالات متحده لیست شده در TSX نباید اصلاحی در زمینة اختلافات اصلی بین Gapp كانادا و ایالات متحده را فراهم كنند.

 نتایج تجربی ، ارتباط بین ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقال گزارش شده و انگیزه های گزارش دهندة مدیران و محدودیت های آنها را نشان می دهند به نظر می‌رسد این نتایج را ثبت می كنند تا انحراف از میانگین صنعت RoA , RoE به حداقل برسد مثل وقتی كه آنها تغییری را رد CEO تجربه می كنند نتایج در شركت هایی ثابت هستند كه ضررهای پایین تری از نقصان انتقالی از ثبت كردند تا از انحراف بیشتر از اهرم میانگین صنعت جلوگیری شود ، وقتی سودهای تشخیص داده نشده  قابل اندازه ای روی اختیارات سهام اجرایی قابل عرضه وجود داشته باشند و وقتی آنها در ایالت متحده در لیست عرضی باشند، همین موقعیت مطرح است . یافته هایمان نیز نشان می دهند  كه شركت هایی با تناسب بالاتر علم مالی و رؤسای مستقل در گزارش هئیت بازرسان ، ضررهای پایین تر غیر طبیعی از كاهش سرقفلی انتقالی ثبت می كنند كه با چنین روسایی ثابت است، و به طور مؤثری فرصت طلبی مدیریتی را باتوجه به ضررهای نقصان سرقفلی  انتقالی محدود می كند. آنالیز بیشتر نشان می دهد كه موقعیت های  گزارش دهندة سرقفلی شركت ها تحت تأثیر انگیزه ها قرار می گیرند تا ضررهای ناشی از كاهش سرقفلی  انتقالی را تنها وقتی به حداكثر برسانند كه ضرر انتقالی انتظار رود با این حال ، انگیزها برای به حداقل رساندن ضررهای ناشی از كاهش سرقفلی انتقالی تحت تأثیراینكه آیا سرقفلی كل شركت كاهش یافته یا خیر قرارنمی گیرند.

بقیة مقاله به صورت زیر سازماندهی شده است : بخش بعدی اطلاعات زمینه را فراهم می كند و مروری بر تحقیق قبلی دارد،بخش بعد از آن ، فرضیه های تحقیق را فراهم كرده است ، مدل ها و متغیرها در بخش چهارم معرفی شدند .

 نتایج نیز در ادامة این مباحث ارائه شدند و بخش آخر نتیجه گیری از مطالب است

زمینه

حسابداری برای تغییرات حسابداری

 تغییرات حسابداری میتوانند بااستفاده از یا اثر انباشتی ، متود عطف بماسبق و یا متود فرانگری گزارش شوند نظریة APB شمارة‌20 در سال 1971 صادر شد تغییرات حسابداری حاكی از آن است كه اثر تغییر ارادی در اصل حسابداری بااستفاده از متود اثر انباشتی گزارش می شود (AICPA 1971)

 روند حسابداری برای تغییرات حسابداری اجباری درهر اعلامیة جدیداً صادر شده‌ای طراحی شد همراه با متود اثر انباشتی كه در طول دهة‌90 ، به طور چشمگیری عمومی شد مادامیكه FASB قادر بود متودی انتخاب كند كه هزینه های اجرای استانداردهای جدید را به حداقل برساند، اغلب به خاطر بالارفتن هزینه های ایجاد شده توسط كاربران مورد انتقاد قرار می گرفت كاربارنی كه با گزارش های مایل مطابقت نیافته سروكار داشتند.

SFAS154 – تغییرات حسابداری و اصلاحات خطا –APB شماره 20 درماه 2005 جایگزین شد. 154 SFAS به صورت بخشی از پروژه تقارب (همگرایی) كوتاه مدت FASB توسط هیئت استانداردهای حسابداری بین المللی (IASB) صادر شده الزاماً بیان میكند كه اثر تغییرات ارادی و اجباری حسابداری با استفاده از متود عطف بماسبق گزارش شد. انتظار می رود كه 154 SFAS گزارش مالی را با بالا بردن ثبات اطلاعات مالی بین دوره ها تقویت میكند، بنابراین هزینه ای مطرح شده برای كاربرانی كاهش می یابد كه دیگر با تغییرات به شیوه ای كه شركت ها، تغییرات حسابداری را اجرا می كنند، سروكار ندارند (2005FASB). با این حال اگر یك استاندارد جدید به طور گسترده ای به فرضیات صلاحدیدی متكی باشد، متود عطف به ماسبق ممكن است، فرصت طلبی مدیریتی را تشویق كند چون تنظیم انباشتی، متسقیماً از طریق بازكردن عایدی ای محفوظ جریان می یابد، بنابراین موقعیت های گزارش دهنده مدیران تحت پوشش قرار می گیرد. یك چنین استانداردی، بخش 3062/142 SFAS در رابطه سرقفلی خریداری شده است.

حسابداری برای سرقفلی

بخش  3062/142 SFAS بیان می كند كه شركت ها (a) باید كاهش سرقفلی را حذف كنند و (b) یك تست دو مرحله ای نقصان روی سرقفلی هر سال در یك تاریخ انجام دهند. شركت ها باید ابتدا ارزش متعارف هر واحد گزارشی را با ارزش دفتری اش مقایسه كنند. اگر ارزش دفتری مازاد وجود داشته باشد، ارزش متعارف سرقفلی یا كم كردن ارزش متعارف سرمایه های خالص به استثنای سرقفلی از ارزش متعارف واحد گزارشی، محاسبه میشود. ارزش متعارف سرقفلی تهیه شده واحد گزارشی نیز با ارزش دفتری اش مقایسه می شود و مازاد آن به صورت یك حساب حذف شده ثبت می شود. بخش  3062/142 SFAS برای سال های مالی بكار می رود كه در 1 ژانویه 2002 و یا پس از آن شروع می شوند. یك تست نقصان انتقالی باید قبل از پایان سه ماهه دوم سال پذیرش اجرا شود تا تغییر در سیاست حسابداری بكار رود. متود اثر انباشتی باید برای به حساب آوردن تعییری در ایالات متحده بكار رود در حالیكه در كانادا، استفاده از متود عطف بماسبق معرفی شده است. ضررهای نقصان سالانه برای درآمد حاصل از عملیات در هر دو كشور منظور می شوند.

روند نقصان، موقعیت یا گزینه تشخیص حذف حساب را با مجبور كردن شركت ها برای تست نقصان سرقفلی هر سال حذف می كند، در حالی كه آنها با صلاحدید قابل توجهی در رابطه با زمان بندی و اندازه گیری ضررهای نقصان هنوز برجای می مانند. اولین منبع صلاحدید مدیریت، اختصاص دادن تراز باز سرقفلی به واحدهای گزارش دهنده متفاوت است. دومین منبع صلاحدید مدیریتی، سنجش ارزش متعارف واحد گزارش دهنده و سرمایه ها و بدهكاری های قابل شناسایی اش است. صلاحدید شركت در رابطه با ضررهای انتقالی، به دو شیوه انجام میشوند: یا آنها، ضرر ناشی از نقصان انتقالی را زیاد ارزیابی می كنند و حذف حسابی بزرگتر از نقصان اقتصادی لازم ثبت می كنند، یا اینكه آنها كم ارزیابی كرده و یا نقصان لازم را تشخیص نمی دهند . مدیران ممكن است انگیزه هایی برای به حداكثر رساندن ضرر انتقالی داشته باشند چون آن روی صورتحساب درآمد تشخیص داده نمی شود، متناوباً، آنها ممكن است بخواهند تا تشخیص نقصان را تا دوره های بعدی به تاخیر بیاندازند چون اثر منفی ضرر انتقالی میتواند روی كیفیت ترازنامه و روی انتظارات جریان نقدی بعدی شركت كنندگان بازاری چشمگیر باشد. آنها (مدیران) همچنین می خواهند تا تشخیص نقصان را در صورتی به تأخیر بیاندازند كه معتقد باشند ارزش های متعارف افزایش می یابند.

قیمت فایل فقط 20,800 تومان

خرید

برچسب ها : حسابداری برای تغییرات حسابداری , تشخیص سهم متعارفی تغییرات اجباری حسابداری , حسابداری برای سرقفلی

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر